یک جوان مناسب و معقول یک دختر زیبا را به یک شام عاشقانه دعوت کرد. پسر علائم توجه را نشان داد و سعی داشت خوب و مودبانه باشد ، تعارفاتی را که از لبهایش ریخت ، از آن بلندگو خیس شد. کوکت سعی کرد با اسموتی لاس بزند ، اما او خود را تا آخر کنترل کرد. تنها زمانی بود که پوره انگشت خود را روی لبه لیوان شراب کشید و به طرز شهوانی لیسیدن آن را به یک نوشیدنی کلاسیک و سپس لیس جنسی از آن گرفت ، آن شخص کم سن و سال آهسته متوجه شد که از او چه عکس سسکی خارجی می خواهد. Lovelace روی پای موی قهوه ای ایستاده و از میان دور کمر عبور کرده و می خواست رطوبت را حس کند ، سپس شوخی شوخی را روی میز انداخت و سینه های خوشمزه را چشید. دیتز لیسون با چنان شور و شوق بوسید که عروسک مشتاقانه او را تبدیل به عصایی برای کونیلینگوس کرد. تنها بعد از قناعت شفاهی ، كیسی آهی كشید و دهان خود را جلوی عضو كج باز كرد.