در فاحشه خانه با روسپیان نخبه ، مشتری محترم و ثروتمند با میل خاصی ظاهر شد. پسر می خواست از چنین فاحشه ای استفاده کند ، و او واقعاً آن را دوست داشت ، نه اینکه مقاربت را به یک فرآیند مکانیکی تبدیل کند ، جز این که کشیش مهربان باید به اندازه یک نیمبو هجده ساله زیبا باشد ، اما در عین حال یک زن بالغ و باتجربه است. ثروتمندان در مقابل صاحب فاحشه زیرزمینی چنان ثروتمند را تحمیل كردند كه وی قادر به برنامه ریزی بود و هنوز هم بیرون آمد ، سیلویا لورن چهل ساله مجارستانی. یک زن بی نظیر بالزاک ، شامپاین گران قیمت را با لباس درجه یک در مقابل مشتری می نوشید - بال های قرمز با یک مشکی مشکی روی بدن کاملی. با دهان بازش ، وی در کارگاه جادوگری یک لیوان شراب به یک جادوگر تقدیم کرد ، که به دلیل ارائه ای که شروع کرد ، توهم عشق ناشایست را ایجاد کرد. لبهای شیرین بلوند شایان ستایش آهسته شیشه ای را آهسته لمس می کند ، چون پا در هوا آویزان بود ، تقریباً پا ترکید و عضو مشتری در اثر تابش پاره عکسهایسکسی خارجی نشد. آن سیلویا لورن در آن شب سوزش را به فروشگاهی برای ثروتمندان تبدیل کرد ، زنی که احساس کرد دوباره عاشق او است و اجازه می دهد این احساس او را برای پول بخرد.