داستانی تکان دهنده در مورد زنی به نام کارن رویاها که می خواهد جلوی دوربین عکس بگذارد و سپس فیلم های صادقانه را تماشا کند ، از یک طرف روند. بر روی عیار تیره ، یک بیکینی صورتی با قلب ، گره خورده با دم اسبی دم ، اتاق موسیقی را دوست دارد ، و کودک با صدای مثبت صدا می کند. جوجه ای خیره کننده و شفاف با خلق و خوی بازیگوش با یک باند الاستیک ، او بالش صورتی را که برای یک روز ولنتاین صورتی به او داده بود بین پاهایش می شکند زیرا می خواهد او را نشان دهد یا او را اذیت کند. قند سوار بر قلب بزرگ مانند یک اسب سوار ماهر ، بیدمشک در برابر مواد نرم می شود ، پوشک پارچه ای به کلیتوریس چسبیده و خستگی تسکین دهنده بر روی عیار پخش می کند. دختر از سرگرمی متوقف نمی شود ، لبخند روی صورتش حتی بیشتر می شود و پرش وحشی تشدید می شود ، سینه هایش مانند چشمه ها در سینه بند می کشند ، انگشتان را به آرامی در می ریزند و انتهای شورت را باز می کنند. ابتدا بیدمشک سریع و سریع جوشان وارد قاب می شود ، سپس لباس زیر چسبان کمی تحقیر می شود و یک ترک مرطوب را فیلم و عکس سکسی خارجی نشان می دهد. شهوانی ترین صحنه ها با مشارکت جوانان کارن رویاها با تفاوت های ظریف و جزئیات ناخوشایند که اغلب در فیلم های خانگی دانش آموزان مدرن وجود دارد چندان بد نیست.