در زندگی بلوند الکسا بولدین یک وضعیت پوچ وجود داشت. دخترک به همراه دوست دختر شوکه شده خود از یک مد لباس برمی گشتند و در طول راه ، دوستانش تصمیم گرفتند برای جشن گرفتن آخرین لباس مد محور ، به رستوران بروند. آنها وارد اولین شرکتی شدند که به آنجا رسیدند و به اتاق VIP رفتند و در جدول رزرو شده نشستند. یک کارمند جوان و تحت تأثیر ، J.T. وی برای خواندن این منو به مشتریان شتافت ، ضمن اینکه از آنها خواست که با یک سرویس پاتوس پایین تر به جدول بعدی بروید. ناگهان ، ماریان شروع به آزار و اذیت پسری می کند که دو برابر سنش است ، و او ظاهراً به سه نفری مراجعه می کند و به دنبال دوست خود می رود تا از یک ایده روشن حمایت کند. شهوانی فیلم خارجی پیشخدمت که با جلب توجه خانمهای زیبا ، یخ زده بود روی محل یخ زد ، او نمی دانست که چگونه باید با مشتری شهوت گفتگو داشته باشد ، به نظر می رسد پیشانی او عرق می کند ، اعصاب او خروس می شود. الکسا بولت تلاش کرد تا اوضاع را کاهش دهد - "آرامش ، شوخی است!" وی از پسری خوش تیپ و محترم خواست که به بیان این جمله مقدس نزدیک شود ، اما نتوانست برای بوسیدن مرد جوان مشتاق تر وقت پیدا کند. سپس همه چیز آنقدر سریع اتفاق افتاد که سبزه هیچ وقت برای جمع آوری اردک ها نداشت: هاهالی به نام ماریانا ، او با یک گلوله از روی میز بیرون پرید و پسر ، تحت هدایت خواسته های مردانه ، ابتدا ذهن دختر شیطان باقیمانده و سپس بدن را تسخیر کرد.