تصور کنید که آن شخص هنگام ورود به اتاق هتل خود ، جایی که عروس خودش باید منتظر رسیدن او بود ، چه حسی داشت و او از نظر عاطفی زیر مردی کاملاً ناآشنا غرش می کرد. همه چیز خیلی روان پیش رفت. مرغ قبل از او به داخل شهر پرواز کرد و آنها موافقت کردند که او منتظر او در هتل باشد و سپس آنها با هم به خانه برگردند. هنگامی که عیار وارد شد ، تصمیم گرفت از آن لذت ببرد و به سمت نوار رفت و از همان جا بدون قفل کردن درب اتاق به نوار برگشت و او به رختخواب خسته اش افتاد. یک جوان ، یکی از کارکنان کانال فیلم سکس خارجی هتل ، گفت که صبح ، چون کودک سریع خواب بود ، وارد اتاق او شد و در کنار او دراز کشید. ساکت ، در تلاش برای بیدار نکردن دخترک کوچک ، دامن و شورت خود را درآورد و به عقب تکیه داد و بازی طولانی خود را درون غار صورتی خود وارد کرد. هاستلر فقط در خواب خوابید و به نظر می رسید که دوست دخترش برگشته است ، و او دیگر بازنگشت تا ببیند که کیست. و شخص ، با درک اینکه فاحشه به تدریج جاری می شود ، گرفتار شدن در زمین قوی تر و سخت تر می شود ، و او در حال حاضر با صدای خود تاسف می خورد. او او را به عقب برگرداند و پاهای باریک خود را روی آن انداخت ، اما او ، با کور کردن خود از نعوظ غیرقابل تحمل ، همچنان به او خیره شد و با چنگ زدن به پاهای خود ، تنها به توجه مردی که در مقابل دربش ایستاده بود ، ادامه داد.