با پیاده روی از کمر و چشمان موی قهوه ای با چشمان قهوه ای ، بریتنی عنبر به راهروهای یک هتل بذر حرکت کرد. یک لباس مشکی توری و روی یک الاغ ضخیم او ، یک لباس سیاه و سفید توری بسیار تماشایی نشسته بود تا زیبایی در نمای کامل مشاهده شود. همانطور که یک روسپی لب های خود را لیسید ، انتظار داشت که مقاربت دهانی با مشتری انجام شود ، دستانش شل می شد ، زیرا می دانست طی دو ساعت آینده چه می گذرد و چه مشکلات جسمی را تجربه می کند. دقیقاً در همین زمان ، یک مشتری ناشناس خدمات صمیمی خدمتکار را پرداخت می کرد که پول زیادی بود و باید برای هر سنت کار می کرد. چه تعجب آور است که پروانه اواخر شب مادرش را در اتاق دوست پسرش دید. با شرمندگی ، بریتنی کهبر سعی کرد فرار کند ، اما کیان لی نماینده کاریزماتیک یک حرفه باستانی را به داخل اتاق کشید. پس از یک سکوت ناخوشایند ، زن بلوند ، زیبایی و فرسوده سالها عکسهای سوپر سکسی خارجی شروع به اصرار بر انجام وظایف کار خود کرد ، زیرا او چند نکته را تف کرد و آن عضو جلوی لغزش از نعوظ را گرفت. روسپی با بدخلقی خندید و او در چنین شرایطی حق یخ زدن را داشت ، اما کیان لی شروع به هم زدن پول کرد و پیشنهاد داد برای رابطه جنسی بیشتر بپردازد.