مادر ناپدری من مدتها بود که می خواست نقشه دشوار خود را به انجام برساند - رابطه جنسی با پیرترین دخترش داشته باشد و به مدت ده دقیقه در انتظار او بنشیند. سرانجام او آمد. از زمانی که خیال های دیرینه او به وجود آمده بود ، هیجان در بدن او گسترش یافته و عضو را عصبی تر از گذشته می کند. دختر در می آید و شروع به شکایت از پدرش در مورد درد در پا می کند. او پای دخترش را با خوشحالی معاینه می کند و فوراً دست خود را در شورت های توری زن چاقو می کشد. بعد از چند دقیقه ، او در حال پوشیدن بیدمشک خیس دخترش بود که انگشتانش از لابیا عبور کرده بود ، مستقیماً داخل واژن. دختر بلافاصله منتقل عکس های سکسی خارجی شد و می خواست خروس ضخیم پدرش را به دهان بکشد. پس از مکیدن او ، او می خواست اسپرم گرم پدرش با هیجان بر سینه جوان الاستیک خود ، بر روی سینه های خود متورم شود. بنابراین ، پس از چند دقیقه انتظار ، مادر ناپدری او اولین قطره اسپرم گرم را در بدن خود احساس کرد که بر روی بدن زیبای زن پخش شده است.