ادی جونیپر ، رئیس متعصب ، به دلیل ماهیت استکبار و عشق بسیار به تبلیغات تهاجمی کالا ، با یک دفتر کمین محلی تماس می گیرد تا وی را به خاطر عدم اجرای پروژه مورد سرزنش قرار دهد. پسر ، با تجربه آموخته ، می داند که این جانور به دلیل نارضایتی غیر قابل کنترل است ، بنابراین قهوه داغ را برای او خریداری می کند ، در آنجا اسپرم هایی را که شبیه کرم شلاق است تهیه می کند. ترفند این است که فقیر را از مکالمه طولانی نجات ندهد ، که طی آن یک تاجر تجاری شدید سعی می کند مغز خود را با عبارات به یاد ماندنی از کتاب های هوشمندانه صاف کند. با کمال تعجب ، آقای وین با خوشحالی یک چیز کوچک داغ رفتار می کند ، وقتی که با گریه های خود به خود اخلاقی مانند یک سکونت ویران شده از توفان نابود نشود ، و از وی خواسته می شود که پایش را مالش دهد. فرد خجالتی مفید موافق است. ماساژ پا برای یک رئیس غیرقابل کنترل ، که آلت مردانه و حرکت بدنی بدن او را از دست می دهد ، بسیار هیجان انگیز است. خانم ادی جونیپر از روی میز صعود می کند ، شورت و حرکاتش را برداشته و زمرد شیرین را از سینه اش می نوشد ، تا آخرین قطره ، تا زمانی که از آه تسکین از عکسهای سوپر سکسی خارجی رحم خارج شود. آخوند بی تردید ، که مدت هاست به عنوان کرم کاغذی کار می کند ، ناگهان به یک عاشق ملایم و حساس تبدیل می شود و قادر به یخ زدن یخ درون ملکه یخ خود است!