لکسی لاوی قبل از تاریخ با دوست پسرش به یک فروشگاه جنسی پرید و چیزهای کمی مفید را خریداری کرد. در ابتدا او لباس زیرین شهوانی فیلم سوپر خارجی خشن را دید و بعد از آن بدون تعارف چیزهایی را تعریف کرد ، اما سرانجام او توجه خود را به ویبراتور سیاه نشان داد که جعبه آن نوید ظهور غیرقابل توصیف دو سیستم عامل را داده است. قبلاً در نزدیکی صندوق های نقدی ، در حالی که از شهوت مسموم شده بود ، زن که در حال گردش در بوتیک بود ، متوجه غرفه های عجیب و غریب شد. فروشنده توضیح داد که در هر اتاق یک تلویزیون بزرگ با پورن رایگان وجود دارد که مشتریان می توانند لوازم جانبی صندلی خریداری شده را امتحان کنند. زمان اجازه داد عروسک آرام شود و بخار را رها کند ، بنابراین او سعی کرد در جایی غیر استاندارد رضایت خود را داشته باشد. تا زمانی که یک زاغه از نظر ذهنی خودارضایی می کرد ، دیک سیاه با یک فیلم نازک از روی دیوار در هم می شکند و صدا از اتاق بعدی پیشنهاد می کرد که آنها را به صورت رایگان بازی کنید. بوی مرد از آلت تناسلی به وجود می آمد و باعث می شود جریان بزاق در دهان مرد بدشانس جریان یابد. گرسنگی با رسیدن پیستون به طول کامل افزایش یافت و تخمها را به عنوان یک تعجب نرم کرد. در یکی از افتادن ، نوک سینه شدید غضروف را بلعید ، سر آن را با آلوئول های زیادی مکید و حتی نفس نکشید و بعد ناگهان به گربه بازگشت. یک نگرو در آن طرف دیوار نمی توانست تصور كند كه دم اسبی منحنی او با بزاق پوشانده شده تا در قسمت مقعد عطسه كند. صدای این مرد صداهایی بی نفس ایجاد می کرد ، میخ ها درخت را خراشیده و تنفس تند و تند به اندازه جنسی که مردان در حال تبدیل شدن به یک اژدها تنفس آتش بودند ، قوی بود و هر لحظه آماده رها کردن آتش از بینی آن بود. جت تمام راه فرار کرد ، اما این اسپرم بود و او لکسی لاوی را مستقیماً در دهان زد ، جایی که با فشار گرما توانست یک ارگان ارتعاشی را فشار دهد.