جین با مهربانی موافقت كرد كه دوست دختر بیلی را به زیر سقف خانه دوست پسرش جیمز برود. یک دختر شکسته نمی تواند فکر کند نزدیکترین فرد از گذشته قادر به خیانت است. هر روز صبح همین داستان پیدا می شد تا اینکه بلوند تصمیم گرفت یک پسر ثروتمند سیاه را به خیانت فریب دهد. به زودی پس از اینکه دوست دخترش به محل کار خود رفت ، زن خطرناک جنگجو لباس شخصی بسیار آشکار را کشید ، خود را با روغن پوشاند و در یک پوزه شفاف دراز کشید تا در مقابل استخر ، که در آن پسری زیبا و خوش تیپ شنا می کند ، پس از دویدن شنا کند. سیمولانت به منظور جلب توجه او به بهترین وجه سینه های خود را در مقابل یک مرد جوان قرار داد. او به سادگی نگاه خود را با دیدن یک میزبان حیرت زده مواجه کرد ، که به دلیل گرمای غیرقابل تحمل ، بلافاصله لباس شنا را کاملاً برهنه کرد. در مقابل سر تراشیده بیلی بروک ، آلت تناسلی چشم پسری را گرفت که علی رغم ضخامت آب سرد ، بسیار هیجان زده بود. او لبخند مقاومت ناپذیری بر روی صورت خود کشید و سعی کرد از خجالت خودداری کند و جوجه احمق عضو را با دست گرفت و دهان خود را محکم نگه داشت و رامرود را به سمت گلوی خود سوار کرد. عضو بزرگ سیاه پوست بلوند کاملاً جذب شد ، سپس اسپات زد و انگشت را به سمت اتاق نشیمن ، جایی که یک مبل اتاق وجود داشت ، نشاند. جیمز به شوخی به تحقق خواسته های دوست داشتنی اشاره کرد اگر فقط جیمز نتوانست نظر سکس خارجی جالب خود را تغییر دهد. متجاوز چاره ای نداشت ، زیرا روز بعد او مکالمات زوجی را شنید و صاحب عمارت به نیازی به جین بودن تنها اشاره کرد. بدون مقاربت وحشی ، بیلی می توانست یک شب در جای دیگر بماند.