وقتی پسربچه بدون گل و هدیه تعطیلات به هلنا آمد ، هیچ حرفی نزد و او از نظر ذهنی شروع به تحقیر او کرد ، زیرا این روز پیر شده بود ، همان لحظه ای که آنها منتظر ماندند. سیریل دختر تولد کاملاً آماده نشده را با دست گرفت ، بانداژ را روی صورت خود گذاشت و بی سر و صدا دستش را به جهتی نامعلوم کشید و به محض اطلاع از این کار ، تمام شرکت روی میز مجموعه در حال حاضر منتظر قهرمان این رویداد بودند. آرامش با شامپاین ، هلنا تصمیم گرفت تا باکره بودن خود را برای همیشه پایان دهد و گرچه هایمان در مدت زمان استمناء انگشتان خود را برای مدت طولانی شکسته بود ، اما عضو سیرل هرگز به او نپرداخته بود. این زن و شوهر عاشق از دوستان در میله جدا شده بودند که پدر و صاحب یک بار کوچک و دنج اعتقاد داشتند این پسر به افتخار چنین روز بزرگی است. ابتدا یک ضربان قلب حیله گر و غیرقابل پیش بینی ، گربه ی معشوق را لیسید ، او به آرامی آن را با زبان و انگشتان خود وارد کرد و به دنبال آن یک انزال سریع انجام داد ، و سپس کف دست هلن گونه اش را نوازش کرد. در بحبوحه مکیدن ، بهترین دوست خود را بیش از خوشحالی یافت و به دوست خود دین فشار آورد تا کونیلیلگوس را به یک هتی بزرگسال تبدیل کند. عکس سکسی گی خارجی بچه ها همکاری می کردند زیرا هر دو در حال دوست داشتن با دختر دین بودند و امروز مجبور بودند كانی را كاملاً راضی كنند.