کریستینای موی قهوه ای بلند ، پس از یک شلوار شبانه و دلپذیر و شاد و زیبا ، برای تحسین آفتاب صبح ، به عرشه یک قایق سرعت بالا می رود ، که از پشت کوه بالا می رود و بندر آرام را با اشعه روشن می کند. اسباب بازی برای سفر آماده بود و کاپیتان کشتی شروع به دیدن لباس شنا جمع و جور ، مهره های زیبا ، یک جفت باسن ، صندلی در راس و یک شخص جوانی کرد که کف آن را با دستمال پاک می کند. خاصیت انعطاف پذیری او در چشمان تقلب زننده به نظر می رسد مانند یک نگاه کوچک ، و قطعاً باید او باشد. هیجان ، سوءاستفاده و تنگی از افکار مبتذل شروع به غرق شیاطین کرد که از بوی دریا مست شده عکس سکسب خارجی بودند. عوضی شلوغ تصمیم گرفت به خودی خود نگاهی اجمالی به یک مرد شلوغ بیندازد ، بنابراین او به سمت او رفت و با قدم زدن روی سطح لغزنده عرشه با پوست مخملی روی پاهایش ، سمت خود را قرار داد و پاهای خود را به آرامی دراز کرد. پسر سعی کرد تمیز کردن و شستشو را تمام کند ، اما با نگاه کردن به یک جانور نیمه برهنه ، Kingpin او شروع به بلند شدن ، شهوت انگیز ، شهوانی کرد و فکرهایی درمورد اینکه چگونه یک پری می تواند سرطان را خم کند و یک عضو را بر روی الاغ خود قرار دهد.