خاله تاشا ، کم رنگ به عنوان آلبینو ، همیشه بهترین قطعات را با نخود فرنگی یا سیب زمینی سرخ می کرد ، که همیشه با پسر همسایه پاولیک رفتار می شد ، که به نوبه خود از همه مهربانی هایش تشکر می کرد. زمان گذشت و قطعات هرگز از فر عکس سوپر خارجی سکسی خارج نشده و با گرمی به سمت میز پایین می آیند و جوانی به سرعت یاد گرفت که چگونه با پرداخت خوش تیپ بدهی خود را به شکل آغوش قوی بدهی خود را پرداخت کند. بعداً به ما گفت که او تمام روز آنها را بو داده است ، بنابراین ارزش آن است که حالا اجاق او را سرخ کنید. یادداشت پاشا به طور مبهمی متوجه نشده بود ، ناگهان شلوار خود را رها کرد و عمه بالغ و سرسخت خود را در معرض سرباز آب نبات خود قرار داد و ادعا کرد موجودی قدیمی است ، اما حداقل مکیده است. یک همسایه یک دهمین نمایشگاه را در گلو یک دهه برگزار کرد و پس از آن به سرطان مبتلا شد ، که باعث شد همسایه اش توسط یک سگ گرفتار شود ، چربی را خرد کند ، و جوانی و طناب های بدنسازی را در حین جارو به یاد آورد. باشکا دختر را در میخانه پایین ، جایی که فرهای قرمز پرواز می کند ، اسپرم ها را در سوراخ های گل آویزان کرد ، و به یاد آورد که خاله فراموش کرده است که خودش را با خامه ترش تازه کند.