خانم رومی باران ، سخت ترین معلم ، دانش آموزان را ترک کرد و کلاس را برای بررسی مقالات امتحانی ترک کرد ، که در آن واکرها مزخرف کامل داشتند ، که هیچ ارتباطی با تاریخ نداشت. ناگهان دختر شنید که کیر توکون خارجی خروپف یکنواخت از لپه جانی قلعه بیرون می آید - دختر دوم سال با آرامش روی میز می خوابید ، گونه قوی او دست عضلانی قوی خود را در دست داشت. لوفر و Eternal Loafer که در کلاس می خوابیدند به اندازه کافی شجاع بودند تا به عقاید و توبیخ ها پاسخ دهند. این پسر به دختری با پف های آبدار علاقه مند بود و اگر معلم حداقل یک قطره علاقه نشان می داد ، برای نقش بیهار مناسب می شد. این دختر دوستانه بود و بسیار نادر بود که جانی خواب آلود به قلعه بازگشت و پیشنهاد بازنشستگی از حضار را داد ، اما او شروع به گفتن چیزی در مورد فرسودگی و شب های بی خوابی که در یک سایت ساخت و ساز برای پول درآوردن کرده بود ، می گوید. از نظر زن ، پسر به اندازه یک مرد تمام قد بزرگ شد ، که با آنها مشکلی ایجاد نمی شود ، در واقع دیو سوزاننده رومی قصد حمام کردن داشت.