یک پسر جوان در یک کافه دنج با یک زن پر انرژی روسی نشسته ، اما نمی تواند خودش را با یک فنجان دوم قهوه گرم کند. آنها مدتها پیاده روی کردند و او سرانجام یخ زد ، بنابراین وی دختر را دعوت کرد تا بقیه عصر را در خانه اش بگذراند. با ورود به آپارتمان ، یک کودک پوشیده از لباس سبز با لباس سبز پوشیده درخواست می کند که یک دقیقه به حمام برود ، تا بینی خود را غبار کند. او مانند همه جوجه ها دیر است و پسر برای دیدن او می آید. فیلم آمیزشی خارجی گرم شدن از گرما ، او اکنون فقط یک چیز را می خواهد: او به عیار نزدیک می شود ، او را در آغوش می گیرد و او را می بوسد و دستش را پشت سر او اجرا می کند. هاستلر فوراً گرمای عشق خود را حس می کند ، خود را تحت فشار قرار می دهد و تصمیم می گیرد او را مکش بخورد. بعد از مکیدن ، او را به سمت سینک خم می کند ، لباس خود را بلند می کند ، شورت را از بدنش جدا می کند و تمام نکات موجود در حمام را می کشد.